در واقع کسبوکار انعکاسی از شماست. اگر تفکر شما پراکنده باشد، کسبوکارتان نیز بههمریخته خواهد شد. اگر نامنظم باشید، کسبوکار شما هم نامنظم خواهد بود. اگر طماع باشید، کارکنان شما نیز طمعکار خواهند بود و همیشه حداقل بازدهی و حداکثر برداشت را توقع خواهند داشت. پس اول باید روش کار شما تغییر کند. اگر شما مایل به تغییر در روش کارتان نباشید، هیچگاه کسبوکار آنطور که مایل هستید رونق نخواهد داشت.
اولین تغییری که باید انجام شود، در مورد اصل چگونگی هر کسبوکار است و اینکه برای ایجاد موفقیت چه اصولی را باید رعایت کرد. پایه و اساس دگرگونی توسعه کسبوکار، از سه اصل تشکیلشده است که کسبوکار شما میتواند بهوسیله آن تکامل طبیعی خودش را دنبال کند. این سه اصل عبارتند از: ابداع کردن ، سنجیدن و هماهنگ نمودن.
ابداع کردن
ابداع کردن اکثراً با خلاقیت مترادف است، ولی فرق بین خلاقیت و ابداع کردن مثل فرق بین فکر کردن درباره انجام کاری و انجام دادن آن کار است. خلاقیت درباره چیزهای جدید فکر میکند ولی ابداع کردن چیزهای جدید را اجرا میکند.
سنجیدن
ابداع کردن بهتنهایی به هیچ نتیجهای ختم نمیشود و برای اینکه مؤثر واقع شود، میبایست تمام ابداعات سنجیده شوند.
متاسفانه سنجش در اکثر کسبوکارها انجام نمیشود و این عدم سنجش برای آنها بسیار گران تمام خواهد شد. برای موفقیت در کسبوکار باید شروع به سنجیدن هر چیزی که مربوط به روش انجام شغل شما میشود کنید.
هر چه سؤال راجع به این مسائل پرسیده شود بازهم کافی نیست. درنهایت اینکه شما و کارکنان باید به تمام کسبوکارتان بهصورت ارقام بنگرید، همهچیز را بسنجید و آمارگیری کنید. بدون ارقام محال است بدانید کجا هستید و به کجا میروید.
هماهنگی
پسازاینکه شما یک مرحله را ابداع کردید و اثرش را روی کسبوکارتان سنجیدید، بعدازاینکه روشی را که بهتر از روش قبل کار میکند یافتید، پسازآنکه کشف کردید چطور تعداد دفعات «پاسخ مثبت» مشتریهایتان و کارکنانتان را زیاد کنید، زمان آن فرامیرسد تا همهچیز را هماهنگ کنید.
هماهنگ کردن حذف کردن خودسریها و یا انتخاب فردی است. بدون هماهنگی، هیچچیز قابلبرنامهریزی و هیچچیز قابل پیشبینی نیست.
حقیقت این است که اگر هماهنگی نداشته باشید مالک کسبوکارتان نخواهید بود و اگر مالک آن نباشید نمیتوانید روی آن حساب بازکنید. هماهنگی یقین و اطمینانی است که در تجربه بشری لازم است. نظم و منطقی است که بشر برای استفاده نیاز به آن دارد.
زمانی که شما موردی را در کسبوکارتان ابداع کردید، سنجیدید و هماهنگ کردید، بازهم باید ابداع کردن، سنجیدن و هماهنگ کردن را ادامه دهید. دگرگونی و تغییرات در توسعه کسبوکار یکچیز متحرک است. چیزی است که شمارا برای پیشدستی نسبت به تغییرات دنیا قادر میسازد.
بهطور خلاصه ابداع، سنجش و هماهنگی ستون فقرات هر کسبوکار موفقی هستند. آنها چاشنی دگرگونیهای مختلف در توسعه کسبوکار شما هستند
۱- به موفقیت فکر کنید
اگر موفقیتهای بزرگ می خواهید، باید آرزوهای بزرگی نیز در سر داشته باشید. هر داستانی از موفقیت با یک آرزوی بزرگ آغاز میشود. شما میبایست چشم اندازهای بزرگ را برای خود متصور باشید، این که فردی مشهور و صاحب اعتبار هستید. باید از آنچه که میخواهید بدان برسید، تصویری روشن داشته باشید و آنقدر آن آرزوی خود را در سر پرورش داده باشید که آن را کاملاً احساس کرده و برایتان دست نیافتنی نباشد. به طور مثال تصور کنید که اگر در کار خود موفق شوید، چه تحولی در زندگی شما و اجتماع ایجاد خواهد شد؟ اگر کسب و کار شما به موفقیت و در آمد بالا برسد شما از چه اعتباری برخوردار خواهید شد؟ و تا چه حد به اقتصاد منطقه خود کمک کردهاید؟
۲- پرشور و حرارت باشید
شما در راهی قدم میگذارید که در صورت موفقیت، بخشی یا تمام زندگی شما تغییر خواهد کرد. برای رسیدن به این مقصود باید انرژی و اشتیاق خود را بیش از پیش کرده و آنها را آشکار کنید. چرا باید این گونه باشد، زیرا ما همیشه نسبت به آرزوهای خود و آنچه که دوست داریم بی رحمیم. بالواقع برای آنچه که بسیار دوست داریم، تلاش لازم را انجام نمیدهیم در حالی که میبایست نهایت تلاش خود را بکنیم. یا این که اگر شما از کاری که انجام میدهید رضایت کافی را نداشته باشید آیا تصور میکنید که واقعاً میتوانید در آن کار به موفقیت برسید و یا در بازار رقابت امروز که هر روز بیش از پیش به تلاش و فعالیت نیاز دارد، باقی بمانید؟
اگر هم با عدم علاقه خود در کار بتوانید خود را در گردونه رقابت حفظ کنید ولی مطمئناً به موفقیتهای بزرگ دست نخواهید یافت. موفقیتهای بزرگ و استثنائی در صورتی به دست خواهند آمد که ما در زمینه آن کار، علاقه داشته باشیم که کار کنیم و یا حداقل برای آن ارزش قائل باشیم. برای کسانی که با چنین حس و حالی کار میکنند، این که مجبور باشند برای آن کار حتی ۱۵ تا ۱۸ ساعت در روز وقت بگذارند نه تنها خسته کننده نیست که موجب لذت آنان از کار خواهد بود. موفقیت در فعالیتهای اقتصادی و مالی تنها نیازمند صبر و کاری طاقت فرسا است که تنها زمانی امکان پذیر خواهد بود که شما در مورد آن کار احساس مثبتی داشته باشید.
۳- بر روی نقاط قوت خود تکیه کنید
هر کدام از ما نقاط قوت و ضعفی داریم. برای آن که بتوانید مفید واقع شوید، باید نقاط قوت خود را شناسایی کنید و بر روی آن تمرکز بیشتری داشته باشید. شما زمانی میتوانید بیشترین موفقیت را به دست آورید که تلاش خود را به سمتی که در آن میتوانید بهترین باشید هدایت کنید. به طور مثال اگر در فعالیتهای اقتصادی، شما در بازاریابی توانایی بیشتر دارید از آن نهایت بهره را ببرید. اما در بخشهایی از کار که در آن ضعیف هستید، کمک بگیرید. و برای تبدیل نقاط ضعف خود به نقاط قوت نیز تلاش کنید.
۴- هرگز به شکست فکر نکنید
آین رند، مینویسد، ” نه این در طبیعت بشر است و نه موجودیت حیات انسان که کاری را با رها کردن آن، آغاز کند.” به عنوان یک کارآفرین و پیش قدم در انجام یک کار شما نیاز دارید که هدف خود را کاملاً باور کنید، آن زمان است که میتوانید به آن عمل کنید. شما میبایست ایمان واعتقاد قوی به خودتان، ایدهها و نظرتان و ظرفیتهای خود داشته باشید.
باید تردید را کنار گذاشته و به یقین و اعتماد در کار خود برسید. هر چه قدر میزان ایمان و اعتقادتان بیشتر باشد ، با سرعت بیشتری به اهداف خود دست خواهید یافت. هرچند که باید در این میان تعادلی وجود داشته باشد. تعادل بین اعتماد به نفس و محاسبه دقیق خطرات کار به جهت دستیابی به هدف بالاتر. کار آفرین موفق، کارآفرینی است که خوب میتواند محاسبه کند و میزان خطر در کار را کاهش دهد تا به سود بالاتر برسد.
۵- سخت کار کنید
هرکارآفرین و نوآور موفقی به سختی کار کرده است. هیچ کس با نشستن و زول زدن به دیوار به موفقیت نرسیده است. “برایان تریسی” می گوید: ” شما برای بقاء خود ۸ ساعت در روز کار میکنید، بیش از ۸ ساعت هر قدر زمانی که تلاش شما ادامه یابد در جهت موفقیت است.” اگر از هر فرد موفقی در این زمینه سؤال کنید به شما خواهد گفت که در ابتدای شروع کسب وکار خود بیش از ۶۰ ساعت در روز کار میکرده است.
سعی کنید در این موقعیت تفریحات و کارهای متفرقه را تا مدتی فراموش کنید، تا زمانی که حقیقتاً بتوانید بر روی پای خود بایستید و قامت راست کنید. در این برحه از زمان حتماً یک سفر کوتاه هم میتواند برای شما ضرر باشد. همان گونه که اشاره شد، این گونه سخت کار کردن برای شما آسان خواهد بود اگر دیدگاه و ایدهای محکم برای اجرا داشته باشید و هدفی روشن که به دنبال آن، احساس شورو اشتیاق را در خود حفظ کنید.
۶- دایما به دنبال راهکارهای جدید از طریق برقراری ارتباطات باشید
در کسب وکار، شما با شرکتی که اداره میکنید مورد قضاوت قرار می گیرید. با گروه مدیریتی که دارید، سیستم هدایتی که درنظر گرفتهاید و همچنین استراتژیهای ارتباط با همکارانتان. کسب و کار هر چه قدر هم که کوچک باشد نیازمند ارتباطات و استفاده از تجارب است. میتوانید در ملاقاتهایی که در کسب و کارهای مشترک دارید از افراد با تجربه به طور مثال در پایه گذاری بازارهای خود بهره ببرید.
بسیار مهم است که شما در ارتباط با همکاران فعال خود آنهایی را که میتوانند به شما کمک کنند و برعکس آنها که شمارا به عقب میخوانند بشناسید. برای موفقیت در این زمینه شما همواره نیازمند داشتن مهارت برقراری ارتباط خوب و مناسب میباشید و همیشه میبایست نسبت به فرصتهای جدید و امکان گسترش روابط خود هوشیار باشید.
۷- مشتاق یادگیری باشید
برای تضمین موفقیت خود حتماً نباید مدرک MBA و یا فارغ التحصیل دکترا در آن زمینه داشته باشید. کارآفرینان موفقی هستند که حتی در مقطع دانشگاهی نیز تحصیلات خود را به پایان نرساندهاند و بسیاری از میلیونرهای خود ساخته از هوش متوسط برخوردار بودهاند. با این وجود، به همه ظرفیتها و تواناییهای خود توجه کردهاند و به زندگی اقتصادی مورد نظرشان و اهداف شخصی خود دست یافتهاند چرا که همواره در حال یادگرفتن و آموزش دیدن هستند.
برای موفقیت، شما باید علاقه مند به سؤال کردن باشید، همیشه کنجکاو و علاقه مند به یادگیری بوده و آغوش خود را برای دریافت معلومات بیشتر باز نگه دارید. مسلماً این علاقه در دنیای پرسرعت تغییرات تکنولوژی و شیوههای کسب و کار بسیار ضروری است. ۸- استوار و ثابت قدم بودن و ایمان راسخ داشتن به کار
کسی نگفته که دستیابی به موفقیت آسان است. گاهی علی رغم همه سخت کوشی ها و علایق شما، کار با شکست مواجه میشود. اگر به گذشته بسیاری از افراد موفق امروز نگاه کنید میبینید که با دارا بودن همه خصوصیاتی که بدان اشاره کردهایم اما شکستهایی در حد ورشکستگی را در کارنامه عملکرد خود دارند، اما به سرعت روی پای خود ایستادهاند تا آن شکست را سرآغاز شروع کاری بزرگ کنند.
در صورتی که ثبات قدم داشته باشید و قدرت پذیرش رویارویی با شرایط مختلفی که گاهی نا امید کننده است را داشته باشید، موفقیت میتواند از آن شما باشد. بیاموزید که بعد از هر شکست و زمین خوردن با قدرت هر چه تمامتر از جا برخیزید و کار را از سر بگیرید. استواری شما در میزان اعتماد و باوری که به خود دارید نهفته است. به خاطر بسپارید که اگر ثابت قدم و استوار باشید هیچ چیز نمیتواند شمارا متوقف کند.
۹- به کارتان نظم دهید
توماس هوکسلی می گوید ، ” آنچه را که باید انجام دهید آن زمان که باید انجام شود بدان عمل کنید، چه دوست داشته باشید چه دوست نداشته باشید.” تأدیب نفس و نظم دادن به خود کلید موفقیت در این مرحله است. قدرت آرزوها و تمایلات شمارا مجبور خواهد کرد که بهای موفقیت خود را بپردازید. آنچه را که دیگران دوست ندارند انجام دهند شما انجام دهید.
* اگر از کاری که انجام میدهید لذت نمیبرید آن را رها کنید
زمانی که من شرکت خود را در زیرزمین در غرب لندن به راه انداختم، هیچ طرح بزرگ و یا استراتژی وجود نداشت. من قصدی برای ساخت یک امپراتوری کسبوکار نداشتم. من خیلی ساده به دنبال چیزی بودم که مردم با استفاده از آن لذت ببرند و در پایان روز از اینکه عایدی به حد کافی برای پرداختن قبوض بود شکرگزار بودم.
* خلاق باشید، و چیزی متفاوت ایجاد کنید
ریچارد برانسون، ویرجین آتلانتیک را در سال ۱۹۸۴ بهعنوان یک شرکت هواپیمایی ثبت کرد با این ایده خلاق که سرویس بسیار متفاوتی به مشتری بدهد. ایدهای که در آن زمان انقلابی بود. هماکنون نیز وی به دنبال تأسیس ویرجین کهکشانی بهعنوان اولین شرکت ارائهدهنده امکان سفر به فضا است.
* غرور سازمانی اثر بی نظیری دارد
صاحبان کسبوکار موفق باید تشخیص دهند که کارکنان آنها باارزشترین دارایی آنها هستند، و مدیران باید قدردان آنها باشند بهگونهای که کارمندان این موضوع را حس کنند.
* مدیریت با گوش دادن
برانسون میگوید: مدیران بزرگ تشخیص میدهند که آنها تمام پاسخها را ندارند و به ایجاد گروههایی برای کمک به رشد شرکت مبادرت میکنند. “مطمئناً، شما باید موضع خود را لحاظ کنید، اما هیچگاه نمیتوان دیدگاههای خود را بدون بحث و درجهای از اجماع به دیگران تحمیل کنید.
* همیشه در دسترس باشید
برانسون میگوید او همواره یک نوت بوک کوچک را با خود حمل میکند و هر زمان که در تعامل با کارکنان ویرجین است یادداشت برمیدارد؛ همچنین هنگامیکه در حال پرواز با هواپیمایی ویرجین است؛ دوست دارد از مسافران درخواست کند تا در مورد تجربه خود از خطوط هوایی وی بگویند.
* استفاده از اطلاعات بسیار مهم است.
گیتس عقیده دارد که بهترین راه پیشی گرفتن از رقیبان ، استفاده مناسب از «اطلاعات» و چگونگی مدیریت و کاربرد آن است.
* اینترنت را بشناسید و آن را به کار بگیرید.
تصمیم گیریهای سریع، عکس العمل مناسب و ارتباط بی واسطه با مشتریان، از ویژگیهای استفاده از اینترنت در شرکتها و
سازمانهای قرن بیست و یکم است.
* از دانش و آگاهی مدیریت درست بهره ببرید.
پس خبرهای بد را با شتاب پخش نکنید. یکی از ویژگی های هر مدیر خوب این است که بتواند به جای انکار خبرهای بد، با آنها کنار بیاید و چگونگی خبرها را به خوبی شناسایی کند. پس مدیران عامل ، باید خبرهای بد را جستجو کنند ، بپذیرند و سازمان را به پاسخگویی مناسب به آن تشویق کنند.
و خبرهای بد را به خوب تبدیل کنید. گیتس عقیده دارد که برای موفقیت در کسب و کار باید به پیشواز خبرهای بد برویم تاجاهایی را که نیاز به بهسازی دارند بشناسیم و خبرهای بد را به پیامدهای خوب تبدیل کنیم.
همچنین از آمارها آگاه باشید.
* انسانها را به کارهای فکری بکشانید.
در این راستا بهره هوشی کارمندان سازمان خود را بالا ببرید.«جک ولش» رئیس هیات مدیره جنرال الکتریک میگوید: «توان یادگیری و به عمل درآوردن پرشتاب آموختهها، بزرگترین امتیاز رقابتی را در اختیار سازمان میگذارد.»
و به یاد داشته باشید که بردهای بزرگ با خطرهای بزرگ همراهند. به نظر گیتس در آغوش کشیدن پیروزیهای بزرگ، گاهی به خطر کردنهای بزرگ نیاز دارد.
* به کمک فن آوری اطلاعات به مهندسی دوباره بپردازید و فرآیندهایی را برگزینید که به کارکنان اختیار میدهند.
* در انتظار غیر منتظرهها باشید.
مدیر عامل شرکت جنرال الکتریک میگوید: «هر تغییر ، با خود فرصتی به همراه میآورد. بنابراین سازمانها باید به جای رخوت، از تغییرات نیرو بگیرند.»
بیل گیتس نیز از تغییرات استقبال کرده و عقیده دارد که مدیران موفق آنهایی هستند که به پیشواز روشهای جدید کسب و کار میروند بنابراین گیتس توصیه میکند که خود را برای آینده آماده سازیم تا از فن آوری بالاترین بهره را ببریم.
۱– آمادگی انجام کار برای ساعات دشوارتر و طولانی تر را داشته باشید.
۲– هنگام کار در این ساعات طولانی و طاقت فرسا، می توانید به آموزشهای لازم و ارتباطات شخصی خود نیز بپردازید.
۳– از تکبر و ادعا بپرهیزید. فرقی نمی کند که چه مقدار تخصص و آگاهی در شغل خود دارید، کسب موفقیت مستلزم پشتکار، مهارتهای مالی، سرمایه کافی، کارکنان کارآمد و کار سخت و بسیار زیاد است.
۴– حداکثر کوشش و تلاش خود را برای جلب رضایت مشتریان انجام دهید. هر قدر هم که کسب و کار و تجارت شما کوچک باشد، این موضوع، اهمیت خاص خود را دارد.
۵– هرگز قول و وعده ای ندهید که قادر به انجام دادن آن نیستید.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
لطفا پاسخ را به عدد انگلیسی وارد کنید: